- گره زار
- چیزی پر گره، پر از گره، زلف در هم پیچیده: مشاطه زد بگره زار طره ات ناخن عجب که عقده دل وا شود باسانی. (ملاطغرا)
معنی گره زار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بستانی که همه جور تره در آن بکارند، سبزی زار
Knotty, Lumpy
nodoso, grumoso
knorrig, klumpig
węzłowy, grudkowaty
узловатый , комковатый
вузлуватий , грудкуватий
enredado, grumoso
noueux, grumeleux
nodoso, grumoso
knobbelig, klonterig
गुँठीदार , गड्डेदार
penuh simpul, menggumpal
매듭이 많은 , 덩어리가 있는
מסובך , גושני
纠结的 , 块状的
結び目の多い , しこりのある
düğümlü, topaklı
na fundo, yenye makojo
มีปม , เป็นก้อน
গিঁটযুক্ত , গাদাযুক্ত
گرہ دار , گٹھلی دار
عقديٌّ , متجمّعٌ
دارای زره زره پوش کشتی زره دار
سبزیهای خوردنی و برخی میوه ها از قبیل کدو و گوجه فرنگی و بادنجان و باقلا و غیره
جنسی از قفل که صاحب انواعی است مقابل پیچ دار
کویر، زمین شور
آنکه از کسی یا چیزی گله کند
دارای زره، زره پوش، زره پوشیده
انواع میوه ها و سبزی های خوردنی
صاحب گله، کسی که گلۀ گوسفند دارد
زمینی که در آن غله بسیار کاشته باشند
جایی که گیاه بسیار دارد، علفزار، مرغزار
گره بستن، گره دادن، گره در چیزی انداختن